شمعی است گذازنده سراپای معلم
عشقی است پراکنده به رگ های معلم
در راه هنر سوزد و اندر ره دانش
قلب و تن و جان و همه اجزای معلم
در ظلمت گمراهی و در تیرگی جهل
نوری است فروزان،دل بینای معلم
فارابی و سقراط و فلاطون و ارسطو
کردند به تن کسوت زیبای معلم
کی بود نشانی ز ترقی و تمدن
هر گاه نبود، فکر توانای معلم